۱. از زمانی که رقابت قدرت بین دو جناح موسوم به اصلاح طلب و محافظه‌کار تشدید شد، رأی اهل سنت در رقابت‌های انتخاباتی دو جناح جایگاهی سرنوشت‌ساز یافت و این بخش از مردم ایران تبدیل به سبد رأی نسبتاً ثابتی برای اصلاح‌طلبان شد که اگر رأی آنان نبود قطعاً روحانی امروز رئیس جمهور نبود. 

۲. عقب ماندن گفتمان اصلاح‌طلبی از مطالبات واقعی جامعه در کنار میداندار شدن چهره‌های غیراصیل این جریان باعث شده که جایگاه اصلاح‌طلبی در میان اهل سنت ایران مواجه با یکسری اما و اگرهای جدی شود. 

۳. امروز جمعه، سی‌ام بهمن ۱۳۹۴، جماعت دعوت و اصلاح، که جماعتی اهل سنت و فعال در مناطق مختلف کشور است، لیست حمایتی‌اش در شهر تهران را منتشر نمود که حدود نیمی از آنرا به اصول‌گرا‌ها و نیمی دیگر را به اصلاح‌طلبان اختصاص دادند که می‌تواند معانی سیاسی متعددی داشته باشد. 

۴. این لیست تلفیقی، از یک منظر حکایت از نارضایتی جماعت مذکور از عملکرد اصلاح‌طلبان و نیز دولت روحانی دارد. احتمالاً آنان خواسته‌اند به دولت بگویند که جدا از شعارهای خوب، در عمل توفیق چندانی در تأمین خواسته‌های قانونی و مشکلات واقعی اهل سنت نداشته‌اند. 

۵. مخاطب دیگر لیست فوق، می‌تواند محافظه‌کاران و یا اصولگرایان باشند که اگر نگاه دقیقتری به مشکلات اهل سنت بیاندازند و پای مباحث قومی و مذهبی را به گفتمان و عملکرد واقعی‌شان باز کنند، آنان آمادگی کافی جهت حمایت از اصولگرایی را دارند و هیچ چک سفیدی را به اصلاح‌طلبان نداده‌اند. 

۶. پرسش این است که آیا جریان‌های دیگر اهل سنت به عقلانیت سیاسی و عملگرایی جماعت دعوت و اصلاح رسیده‌اند و پا در چنین مسیری می‌گذارند و یا نه کماکان از اصلاح‌طلبان بدون توجه به نتایج چنین حمایتی دفاع خواهند کرد؟ 

جمعه ۹۴/۱۱/۳۰